در سدههای شانزدهم و هفدهم میلادی مفاهیم کلاسیک یونانیِ عدد (گسسته) و مقدار (پیوسته) که در ترجمههای لاتینی قرون وسطایی اصول اقلیدس محفوظ مانده بود دستخوش دگرگونی بزرگی شد که آنها را به مقادیر پیوسته اما قابل اندازهگیری تبدیل کرد. این مقاله تغییراتی را که سه تحریر رنسانسی تأثیرگذار از اصول اقلیدس در مفاهیم کلاسیک عدد و مقدار ایجاد کردهاند بررسی میکند. این تحریرها شواهدی از بحثهایی دارند که منجر به مفاهیم و استدلالهایی در کتاب حساب سیمون استوین در 1585 میلادی شد، علاوهبراین نقش جبر چرتکه و دیدگاههای رنسانسی در تاریخ ریاضیات را در پُر کردن شکاف بین اعداد گسسته و مقادیر پیوسته نشان میدهند.