بررسی و سنجش نظریه علم الهی در فلسفه فارابی

نوع مقاله : علمی ـ پژوهشی

نویسنده

استادیار گروه معرفت‌شناسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

چکیده

فارابی در آثارش از هر سه قسم علم الهی، به تفصیل بحث کرده است. به باور او، علم خدا به ذات خویش به نحو حضوری است. علم خدا به ممکنات در مقام ذات یا پیش از خلقت، از طریق علم به صور معقول اشیا در ذات خدا و لذا به نحو صوری ارتسامی و از سنخ علم اجمالی است. او به شبهة علم پیشین الهی و اختیار انسان نیز در ذیل این علم، پاسخ داده است. علم خدا به ممکنات در مقام فعل یا پس از خلقت، از طریق علم به اسباب و علل عالیة ممکنات، اشیا و امور جزئیِ ممکن را دربرمی‌گیرد و به نحو صوری ارتسامی و از سنخ علم اجمالی حاوی تفصیلات است. اما با رسالة فصوص الحکم، اگر از آنِ فارابی دانسته شود، باب دیگری در علم الهی گشوده می‌شود. نظریة فارابی در علم الهی، در فلاسفة اسلامیِ بعدی، به ویژه ابن‌سینا تأثیر فراوان نهاده، اما برخی دیگر مانند سهروردی (شیخ اشراق) و عده‌ای از محققان معاصر، آن را نقد کرده‌اند. در نوشتار حاضر، اهم این نقدها تبیین و از دید نگارنده، مورد سنجش و ارزیابی قرار خواهند گرفت. در مجموع، نظریة فارابی از دید نگارنده، دارای نقاط قوّت و ضعف مهمی است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Investigating and Evaluating of the Theory of Divine Knowledge in Farabi's Philosophy

نویسنده [English]

  • mahdi Abbaszadeh
Assistant Professor of Epistemology Department/ IICT
چکیده [English]

Divine knowledge is a very precise and difficult issue in Islamic philosophy, and the first Islamic philosopher who has seriously studied the issue is Farabi. He has discussed in detail all three types of divine knowledge. According to him, the God's knowledge to himself is a presential knowledge, not a formal representative one. God's knowledge to contingents, as being in his essence or before creation (essential knowledge or pre-knowledge) is through his knowledge of the rational forms of things in his essence, and thus it is a formal representative and a non-detailed one. He has responded to the paradox of pre-knowledge and human free will under this type of knowledge. God's knowledge to contingents, as being in his action or after creation (active knowledge), through his knowledge of superior causes of contingents, includes individual and contingent things, and somehow is a formal representative knowledge and a non-detailed knowledge with details. But in Fusus al-Hekam, if it is considered as one of Farabi's works, another explanation of divine knowledge is presented. Farabi's theory of divine knowledge has exerted a great influence on the later Islamic philosophers, especially Ibn Sina, but others, such as Suhrawardi (Sheikh al- Ishraq) and some contemporary researchers, have criticized it. In the present article, some of the most important of these critiques are explained and evaluated from the perspective of the writer. In general, Farabi's view on divine knowledge and its types has the important strengths and weaknesses that will be addressed in this article.

کلیدواژه‌ها [English]

  • FARABI
  • divine knowledge
  • Self-knowledge
  • essential knowledge (foreknowledge)
  • active knowledge

عنوان مقاله [العربیة]

البحث فی نظریة العلم الإلهی فی فلسفة الفارابی وتقویمها

چکیده [العربیة]

یُعتبَر العلم الإلهی من القضایا المتناهیة فی الدقّة والمعقدة فی الفلسفة الإسلامیة، کما یُعدُّ الفارابی أولّ فیلسوف إسلامی تطرّق ساحة هذه القضیة بطریقة حاسمة؛ فبحث فی أنواع العلوم الثلاثة هذه بالتفصیل. وطبق عقائده فإنّ علم الله بذاته علمٌ حضوریّ، ولا یُدرَج تحت العلوم الصوریة الارتسامیة، غیر أنّ علم الله بالممکنات فی مقام الذات، وبالأحری علمه بها قبل خلقها (العلم الذاتی أو العلم المسبَق)، یتمّ من خلال علمه بصور الأشیاء العقلیة فی ذاته، فیُدرَج بذلک تحت العلوم الصوریة الارتسامیة وهی من أنواع العلوم الإجمالیة. ردّ الفارابی علی شبهة العلم الإلهی المُسبَق واختیار الإنسان، تحت هذا العلم، کما قال بأنّ علم الله بالممکنات فی مقام الفعل، وبتعبیر آخر علمه بها بعد خلقها (العلم الفعلی)، الذّی یتمّ بعلمه بالأسباب العالیة للممکنات، ویشمل الأشیاء والشئون الجزئیة الممکنة، علی طریقة العلوم الصوریة الارتسامیة، ویُعدُّ من أنواع العلوم الإجمالیة الشاملة للتفاصیل. هذا فی حین یُلاحَظ بیانٌ مختلفٌ عن العلم الإلهی، فی رسالة فصوص الحکم، إن صحّ اعتباره للفارابی. وترکت نظریة الفارابی عن العلم الإلهی، أثراً جلیاً فی آراء الفلاسفة المسلمین من بعده، ولاسیّما ابن‏سینا، بینما تعرضّت لنقد عدد آخر منهم أمثال السهروردی (شیخ الإشراق)، و عدد من الباحثین المعاصرین. وفی هذه المقالة، تخضع أهمّ هذه الانتقادات للتبیین، ثم للتقویم من وجهة نظر المؤلف. وإجمالاً فإنّ نظریة الفارابی فی العلم الإلهی وأنواعه، تحظی هذه المقالة بممیزات ومساوئ هامّة، یتم دراستها.

کلیدواژه‌ها [العربیة]

  • الفارابی
  • العلم الإلهی
  • العلم بالذات
  • العلم الذاتی (العلم المسبق)
  • العلم الفعلی