حصر و قصر در بلاغت عربی و فارسی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

عضو هیأت علمی- مدیر گروه

چکیده

قصریکی از مباحث علم معانی است که به آن «حصر»، «تخصیص» و «اختصاص» هم می‌گویند. در اصطلاح، اثبات حکم است برای آنچه در کلام ذکر شده و نفی حکم از ماسوای او است. این شگرد دو طرف دارد: یکی مقصور ودیگری مقصور علیه . مهمترین شیوه‌های قصر در زبان عربی 4 نوع است: 1-حرف نفی واستثناء که مقصور علیه بعد از حرف استثناء ذکر می‌شود 2-آوردن انّما در اوّل جمله 3-عطف کردن: به وسیلۀ کلمات بل، لکن، لا که مقصور علیه بعد از کلمة بل ولکن واقع شده است. 4-مقدّم داشتن کلمه‌ای که استحقاق تاخیر داشته باشد. در زبان فارسی هم مهمترین شیوه‌های قصر عبارتند از: با اسباب و ادواتی چون جز، مگر، الا، بس و فقط؛ تقدیم، ذکر ضمیر با فعل رابطۀ استن، تکیه دادن آهنگ تلفظ، پسوند و پیشوندهای تخصیص.
از آنجا که قصر در متون ارزشمند عربی و فارسی در نهایت بلاغت و فصاحت و رعایت مقتضای حال به کار رفته است، در این گفتار مبحث قصر در 16 کتاب بلاغت عربی و فارس بررسی تطبیقی و تحلیل آماری می‌گردد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Bound and Restriction in Arabic and Persian Rhetoric

نویسنده [English]

  • Mohammad reza Najjarian
چکیده [English]

“Bound and limitation” is one of the subjects of the rhetoric also called "allocation" and "dedication". As a term it is a proof for a statement, and disapproving whatever except that. This technique has two sides, i.e. the restricted, and the restriction.  There are four types of restriction in Arabic and Persian: 1. Use of negation and exception words in which the restriction comes after the negation or exception words 2. The use of انّما  in the beginning of the sentence 3. Adverting by means of such words as بل, لکن, and لا 4. Prioritizing final position. In Farsi, the most important limitation techniques include words like جز، مگر، الا، بس و  فقط, prioritization, bringing pronoun with the linking verb “be” ( استن), intonation, allocation suffixes and prefixes. Since the Omission in Arabic and Persian texts and compliance with requirements of the rhetoric and eloquence had been used, In this study, limitation was compared statistically analyzed in 16 books of rhetoric in Arabic and Persian.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Rhetoric
  • Bound and Omission
  • Comparative literature
- منابع فارسی
1- آهنی، غلامحسین. (1360). معانی و بیان. تهران: بنیاد قرآن.
2- تجلیل، جلیل. (1369). معانی و بیان. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
3- جمالی، فاطمه. ( 1389). »جایگاه قصر و حصر در علم معانی» فنون ادبی. شمارۀ3.
4- رجایی، محمّدخلیل. (1353). معالم البلاغه. شیراز: دانشگاه پهلوی.
5- شمیسا، سیروس. (1373). معانی. تهران: میترا.
6- طبیبیان، سیدحمید. (1388). برابرهای علوم بلاغت در فارسی و عربی. تهران: امیرکبیر.
7- عرفان، حسن. (1375). کرانه­ ها شرح فارسی مختصرالمعانی. قم: هجرت.
8- کزازی، میرجلال­الدین. (1373). معانی. تهران: کتاب ماد.
9-گودرزی، محمّدتقی. (1387). هنجار سخن. تهران: کلک سیمین.
10- مازندرانی، محمّدهادی. (1376). انوارالبلاغه. به کوشش محمّدعلی غلامی‌نژاد. تهران: قبله.
11- محمّدی، محمّدحسین. (1346). بلاغت. تهران: زوار.
12- ناشر(آق اولی)، عبدالحسین. (1340). دُرر الادب. شیراز: کتابفروشی معرفت.
13- نصیریان، یدالله. (1384). علوم بلاغت و اعجاز قرآن. تهران: سمت.
14- همایی، جلال الدین.(1370). معانی و بیان. به­کوشش ماهدخت­بانو همایی. تهران: هما.
15- ___________. (1361). فنون بلاغت و صناعات ادبی. چاپ دوم. تهران: توس.
- منابع عربی
1- بکری شیخ امین. (1992م). البلاغه العربیه فی ثوبها الجدید. بیروت: دار العلم للملایین.
2- تفتازانی،سعدالدین. (1409ق). المطول. حاشیۀ میر سید شریف. قم: مکتبة الداوری.
3- الدیباجی، ابراهیم. (1376). بدایه البلاغه. تهران: سمت.
4- الزوبعی، طالب محمد اسماعیل. (1997م). علم المعانی. بنغازی: جامعه قار یونس.
5- شیرازی، احمدامین. (1364). آئین بلاغت، ج2. تهران، تبلیغات اسلامی.
6- القزوینی(الخطیب)، جلال الدین. (1425ق). الایضاح فی علوم البلاغه. بیروت: دار الکتاب العربی.
7- هاشمی، احمد. (1384). جواهر البلاغه. ترجمۀمحمود خرسندی و حمید مسجدسرایی. قم: نشر حقوق اسلامی.