ماکروارگونومی در آموزش عالی(با تاکید بر تدریس و آموزش)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری برنامه ریزی توسعه آموزش عالی، گروه علوم تربیتی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران.

2 دانشیار گروه علوم تربیتی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران

3 دانشیار گروه آموزش پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کردستان، سنندج، ایران.

چکیده

هدف از این پژوهش شناسایی مؤلفه ها و روش های ماکرگونومی مورد استفاده در آموزش عالی در بررسی های انجام شده در این زمینه به روش سنتزپژوهی بود. رویکرد روش شناختی در این پژوهش کیفی با استفاده از تحقیق ترکیبی و روش تحلیل محتوا بود. با مراجعه به مقالات معتبر و پایگاه های علمی، 43 مقاله در زمینه ماکررگونومی در آموزش عالی یافت شد که از بین آنها 27 مقاله به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که کدهای اصلی شناسایی شده در حوزه پژوهش های ماکروارگونومی در آموزش عالی (با تاکید بر تدریس و آموزش) شامل ماکروارگونومی یادگیری، ماکروارگونومی آموزشی، ماکروارگونومی و عوامل فردی و اجتماعی، ماکروارگونومی در طراحی و مدیریت سازمان، آموزش ماکروارگونومی، استانداردهای ماکرو ارگونومی و فارغ التحصیلی و ماکروارگونومی مکمل بود. اجرای اصول ماکروارگونومی در آموزش عالی منجر به پاسخگویی به همه ذینفعان، بهبود هماهنگی، در دسترس بودن و بهبود استفاده از منابع سازمانی، حفاظت از محیط زیست و منابع، ارتقای کیفیت، ارتقای سطح مهارت ها و دانش و ایجاد عدالت در آموزش می شود.
Abstract
The purpose of this research was to identify the components and methods of Macrergonomics used in higher education in the researches conducted in this field by the method of synthesis. The methodological approach in this research was qualitative using synthesis research and content analysis method. By referring to the reliable article and scientific databases, 43 articles were found regardless of the time frame in the field of Macrergonomics in higher education, from which 27 articles were selected as samples and purposefully. The findings of his research showed that the main codes identified in the field of Macroergonomics research in higher education (with emphasis on teaching and training) include Macroergonomics of learning, educational Macroergonomics, Macroergonomics and individual and social factors, Macroergonomics in organizational design and management, Macroergonomics training, Macroergonomics and graduation standards and Macroergonomics were complementary. Implementing the principles of Macroergonomics in higher education leads to accountability to all stakeholders, improving coordination, availability and improving the use of organizational resources, protecting the environment and resources, improving quality, improving the level of skills and knowledge, and creating justice in education.
Keywords: Macroergonomics, teaching, education, learning, higher education, system.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Macroeconomics in higher education (with emphasis on teaching and training)

نویسندگان [English]

  • Farshad Arghavani 1
  • khalil gholami 2
  • yadolah zarezadeh 3
1 PhD student of higher education development planning, Department of Educational Sciences, University of Kurdistan, sanandaj, iran
2 Associate Professor, Department of Educational Sciences, University of Kurdistan, Sanandaj, Iran
3 Associate Professor, Department of Medical Education, Kurdistan University of Medical Sciences, Sanandaj, Iran.
چکیده [English]

از نظر هال هندریک، سه نسل متوالی از توسعه ارگونومیک وجود دارد که نسل اول شامل طراحی وظایف خاص، گروه های کاری، روابط انسان و ماشین از جمله نمایشگرها، تنظیمات محل کار، محیط فیزیکی کار که شامل آنتروپومتری و خصوصیات فیزیکی انسان و طراحی محصولات بر اساس این ویژگی ها است، نسل دوم شامل عوامل شناختی منعکس شده در طراحی سیستم است که مدل توسعه مورد تاکید، فناوری رابط کاربری- سیستم است و در این رویکرد، اساس توسعه ارگونومیک شروع به مداخله در بسیاری از مشکلات سیستم های فناوری است که این رویکرد را مهندسی عامل انسانی یا ارگونومی شناختی می نامند و نسل سوم شامل تمرکز بر ارگونومی سازمانی، مانند طراحی سیستم های کلان، بهینه سازی سیستم های کاری در رابطه با رفتار سازمانی و روانشناسی سازمانی است که مدل توسعه فناوری رابط ماشین سازمان بوده و دیدگاه ارزیابی سازمان از بالا به پایین با استفاده از رویکرد سیستم اجتماعی-تکنیکی را بکار گرفته است(Boechat, & Mont’Alvão, 2019، Kleiner & Hendrick, 2002).
مطالعات متعددی در زمینه ماکرو ارگونومی در بخش های مختلف به انجام رسیده است که ابعاد ساختاری سیستم از مهمترین موارد بررسی شده است. ماکرو ارگونومی که رویکرد اصلی آن طراحی سیستمی است، فعالیت تجزیه و تحلیل وضعیت های کاری، تخمین بهره وری و طراحی ابزارها را مورد بررسی قرار می دهد و در ابعاد گسترده‌تر از طریق ادغام در یک محیط بزرگتر(سازمان، موسسه یا شرکت)، اجرا می شود. رویکرد ماکروارگونومی از طریق تمرکز بر ساختار سازمانی، تعامل انسانی-سازمانی و جنبه های انگیزشی کار اجرا می گردد(Watson & et al. 2009, Jabeen & et al. 2023, Kleiner. 1999).
در حال حاضر، غیر از دانشجویان، تمام دانشگاهیان با چالش‌هایی مواجه می‌شوند که الزامات جدیدی را برای مدیریت ایجاد می‌کند. آنان با تغییراتی در محل‌ کار، وظایف شغلی و جوامع کاری و دانشجویان مواجه هستند، کاهش همزمان استخدام و افزایش میانگین سنی کارکنان و اساتید، بارکاری جسمی و روانی را افزایش داده و منجر به کاهش توانایی کاری و بهره وری می گردد. با ارائه یک چارچوب ماکروارگونومیک برای اصلاح آموزش عالی و متعاقب آن شناسایی و توصیف ویژگی‌های مختلف یک سیستم اجتماعی-تکنیکی آموزش از قبیل زیرسیستم‌های اجتماعی، سازمانی، فنی و محیط خارجی می توان مشکلات مذکور را مدیریت و از این طریق بهره وری آموزش و یادگیری را ارتقا داد(Kraemer, Thorn & Watson, 2009).
استفاده از دیدگاه های ارگونومیکی و به ویژه ماکروارگونومی در آموزش عالی و دانشگاه ها بسیار مهم بوده و نتایج ارزشمندی خواهد داشت. یکی از نشانه‌های مدرن بودن یک موسسه آموزش عالی، میزان توجه به اصول و مبانی علم ارگونومی در آن است که پیامد آن ارتقای کیفیت آموزش و یادگیری خواهد بود و در کشورهای پیشرفته نیز استانداردهای ارگونومیکی ویژه‌ای طراحی و به مرحله اجرا درآمده است( Okulov, 2018). توجه به ارگونومی آموزشی به عنوان یک چارچوب عمل گرا، با کنترل و طراحی یا طراحی مجدد عواملی که در موسسه آموزش عالی یادگیرندگان و مدرسان را تحت تاثیر قرار می دهد، فرآیندهای تدریس و آموزش را بهبود می بخشد(Yeoman & Ashmore, 2018, Manolescu, Deaconu & Triculescu2021, Smith. 2001 .).
با تغییر نسل دانشگاه ها از نسل اول به نسل های بالاتر، تغییر از چالش های آموزشی به سمت چالش های ارگونومیک اتفاق افتاده است. راه تضمین کیفیت دانشگاه در ابعاد مختلف آن توجه به ارگونومی در بلند مدت به عنوان یک رسالت و ماموریت ویژه است. عدم توجه به الزامات ماکروارگونومی از مهمترین دلایل نارضایتی سیستمی در بین مدیران، کارشناسان مسئول، کارکنان، اساتید و دانشجویان است. توجه به این جنبه از ارگونومی ضمن تقویت کار تیمی و روحیه تعامل و همکاری، بهره وری سیسنمی را افزایش می دهد. بدلیل پیچیده بودن سیستم آموزش عالی، در بسیاری از بخش ها از روش های ماکروارگونومی بدون اطلاع از ارگونومیک بودن استفاده می گردد اما برای اثرگذاری بیشتر بهتر است این تلاش ها هماهنگ و منظم گردد(Yeoman, P., & Ashmore, 2018, Manolescu, Deaconu & Triculescu, 2021).
ماکروارگونومی، که از لحاظ تاریخی پس از تئوری سیستم‌های فنی اجتماعی، مدیریت کیفیت و ارگونومی پدیدار شد، به‌عنوان مبنایی برای روش‌شناسی یکپارچه مورد نیاز ارائه می‌شود. با روش های ماکروارگونومی می توان نشان دهد که چگونه می توان جنبه های میکروارگونومی، مدیریت کیفیت جامع (TQM) و سیستم های اجتماعی-تکنیکی (STS) را بهبود و هماهنگ نمود. استفاده از ماکروارگونومی منجر به سنرژیک شدن فرآیندهای سیستمی می گردد، بدین مفهوم که از طریق در نظر گرفتن عوامل فنی و اجتماعی مشترک، می تواند عملکرد بیشتری نسبت به آنچه که تنها از طریق مداخله ارگونومیک به دست می آید، ارائه دهد(Alor-Hernández, 2016).
ارزیابی حجم بارکاری ذهنی و شناختی دانشگاهیان یکی از حوز های دیگر مورد علاقه متخصصان ماکروارگونومی است. بدون توجه به توانایی ها و ظرفیت های ذهنی دانشجویان و دیگر دانشگاهیان، تعریف شغل و بار کار ذهنی برای آنان احتمالا منجر به عدم تطابق شده و در نهایت ناراحتی، خستگی، کاهش بهره وری و نارضایتی را بدنبال دارد. با توجه به سرعت بسیار بالای تغییرات در حوزه آموزش عالی و تکنولوژی های این حوزه، تمامی ذی نفعان دانشگاه و موسسه آموزشی با ید بتوانند خود را با این سرعت هماهنگ نموده و به نوعی قدرت تغییرپذیری بالایی داشته باشند که پیش زمینه آن بروزشدن و بروز بودن است. اجرای اصول ارگونومی و تطابق بین بار کاری ذهنی و ظرفیت های انجام کار ذهنی در آموزش عالی به معنای افزایش درک از بار کاری دانشگاهیان بوده که به توسعه برنامه‌های آموزشی و ارزیابی شایستگی های کار تیمی کمک نموده و از مهمترین شاخص های شغلی و حضور در محیط آکادمیک است(Minoru& et al. 2022,). آموزش از جنبه های دیگر ماکروارگونومی است که به عنوان یک کارکرد، با یک فرآیند سازمانی یا ماکروارگونومی ارائه می شود. «چالش اصلی در علم یادگیری انسان، درک الزامات طراحی آموزشی در همه سطوح است» (K.U. Smith and Smith, 1966, p. 478).
بررسی پیشینه موضوعی بیانگر این واقعیت بود که مطالعات در حوزه اجرای ماکروارگونومی (به ویژه تدریس و آموزش) در آموزش عالی در حال افزایش است اما در اکثر آنها به بررسی ابعاد و مولفه های تکی یا محدودی از ماکروارگونومیکی پرداخته اند و با توجه به اینکه هنوز مطالعه ای جامع که در آن تمامی مولفه های اثرگذار ماکروارگونومی در آموزش عالی شناسایی و مورد تحلیل قرار نگرفته است بنابراین زوایای زیادی از این موضوع تاریک بوده و در این زمنیه خلاء مطالعاتی وجود دارد که انجام مطالعه حاضر به روشن شدن این زوایا کمک می کند و نیز با استفاده از نتایج مطالعه حاضر می توان نسبت ارزیابی وضعیت ماکروارگونومیکی دانشگاه ها و نیز انجام مطالعاتی وسیع و کاربردی تر اقدام نمود. بنابراین هدف از مطالعه حاضر شناسایی ابعاد ماکروارگونومی آموزش عالی(با تاکید بر تدریس و آموزش) بر اساس مطالعات شناسایی شده در این حوزه و ارائه راهنمایی های لازم برای انجام مطالعات مداخلاتی و عینی تر با استفاده از رویکرد ترکیبی سنتزپژوهی(کیفی) است.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Macroeconomics
  • teaching
  • education
  • higher education
  • system